پنج تکنیک تمرکز :

 

صبح – خانه در سکوت ، اتاق آرام است ، کتاب را بر می­دارم ، ورق می­زنم ... کلمات ، جملات ، صفحه بعد از صفحه

ظهر – به صفحات طی شده نگاه می­کنم ، و چیزی به ياد نمی­آورم ...

و اینگونه ، هر روز تاریخ را تکرار می­کنیم ...!

اتفاق ساده است : به همه چیز فکر می­کردم جز متن روبرو!

نیروی تخیل و تفکر ما ، همان طور که موتور محرک یادگیری به حساب می­آید ، گاهی عملکردی کاملاً معکوس دارد، اشتغالات ذهنی آنقدر فراوان و جاگیرند که فضایی برای مطلب تازه باقی نمی­ماند. افکار مزاحم و گاهی حتی آزاردهنده ، معمولاً به طور متناوب تکرار می­شوند که عمده آسیب آن به قدرت تمرکز ماست، کاهش تمرکز و دقت که سنگ بنای یادگیری است ، مسیر طبیعی یادگیری را با اختلال روبرو می­کند، و کاهش دقت یعنی : همسانی اهمیت تمام داده­هایی که به ذهن ما وارد می­شود، و طبقه بندی آموزه­هایمان را با مشکل مواجه می­کند، اگر آموزه­ای و آموختنی در کار باشد! به زبان ساده و شاید کمی ناامید کننده : یاد نمی­گیریم!

 با توجه به فرصت کوتاه پیش رو ، کاربردی­ترین روش برای مقابله با این افکار چیست؟

در زیر چند روش ساده را جهت کاهش و حذف افکار مزاحم هنگام مطالعه معرفی می­کنیم امید که مفید واقع شود:

روش اول: تمرکز بر یک شیء : توجه خودمان را بر یک شی­ء متمرکز کنیم و با جزئیات هر چه تمام تر برای خودمان توضیح دهیم. با پرسیدن سوالهای  مثل : آن شی­ء دقیقاً کجاست؟چه اندازه­ای دارد؟ چه رنگی است ؟ چه جنسی دارد؟ به چه درد می­خورد ؟ و ...

روش دوم : آگاهی حسی: محیط اطرافمان را به عنوان یک « کل » مورد توجه قرار دهیم و از حواس 5 گانه­مان استفاده کنیم ؛ مثل اینکه : چه می­شنوی ؟ در درون بدنت ؟ در داخل اتاق؟ بیرون از اتاق ؟ بیرون از خانه؟ ( تمرکز بر شنوایی)

یا مثلاً : آیا عینک را روی صورتت حس می­کنی؟ بدنت را روی صندلی چطور ؟( تمرکز بر بساوایی)

روش سوم: تمرین­های ذهنی: مثلاً 7 تا 7 از هزار کم کردن، یا جانورانی که نامشان با حروف خاصی از الفبا آغاز می­شود.

روش چهارم : شمارش افکار : افکار منفی و آزارهنده را بشماریم و در پایان هر روز آن را از نظر نوع و تعداد با روز قبل مقایسه کنیم، که امکان دسته­بندی و بررسی بیشتر افکار آزاردهنده و مزاحم را فراهم می­کند.

روش پنجم: تیتربرداری از افکار دنباله­دار: در طول مطالعه ، هر فکر غیرمرتبط که به ذهنمان خطور می­کند را یادداشت کنیم و در ساعت مشخصی آن فکر را مثل یک داستان دنبال کنیم . ( برای آن شروع ، ادامه و پایان قائل شویم ) . گاهی همین کار ساده به رشته­ای از افکار متناوب مزاحم پایان می­دهد.و یادمان بماند، در این فرصت کوتاه با مدیریت ذهن و زمان ، راه را آسانتر و مقصد را روشنتر می­یابیم...